همه ما کسانی را می شناسیم که خود بزرگ بین هستند.
روز جهانی آگاهی از خود (ego) که هر سال در ۱۱ ماه مه(۲۱ اردیبهشت) برگزار می شود، برای به یادآوردن خطرات خود بزرگ بینی است. این روز به همه اختصاص دارد.
خودخواهی با بسیاری از اثرات منفی همراه است که نه تنها بر فرد، بلکه بر اطرافیان نیز تأثیر می گذارد. این منجر به رفتار توهین آمیز، تجربه ناهنجار در تعامل با افراد دیگر و ندیدن واقعیت ها می شود. منیت بیش از حد به دیکتاتوری می رسد، حتی در خانواده.
خودخواهی( بیش از حد) یک وضعیت روانی است و همه باید آن را کنار بگذارند. همه ما باید دور هم جمع شویم تا دیگران را از تجربه اثرات این شکل نامرئی سوء استفاده آگاه کنیم.
افسانه نارسیس( نرگس) را که نماد منیت بیش از اندازه است،شنیده اید؟ ( اگر نه در پایان خلاصه ای از آن رابخوانید)
در این روز چه می کنند؟
می توان از آموزش و حمایت برای کمک به کاهش تعداد افرادی که در جهان قربانی خودپرستی می شوند استفاده کرد.
روز جهانی آگاهی از خود، به دنبال برجسته کردن مسائل پیرامون خودگرایی است. ما می توانیم برای اطلاع رسانی، آموزش و جلوگیری از یکی از علل اصلی رنج انسان بر روی زمین تلاش کنیم.
بسیاری از افرادی که از خود گرایی رنج می برند، نمی دانند که از یک بیماری روانی رنج می برند. وقتی آگاه میشوند، متوجه میشوند که یا مجرم هستند یا مورد آزار قرار گرفته اند. مهم است که به اطرافیان خود کمک کنید تا بیشتر مراقب رفتار خود باشند و در عین حال مراقب رفتار خود باشید. نه فقط در روز جهانی آگاهی از خود، بلکه در هر روز از زندگی روزمره.
روز جهانی آگاهی از EGO روز مهمی است زیرا به افراد کمک میکند تا در مورد اینکه واقعاً کبر و منیتشان تا چه حد بزرگ است، تفکر کنند و تجارب خود را با اطرافیانشان ارزیابی کنند تا تعیین کنند که چقدر از خودِ ادراک شده آنها در تضاد با نظر دیگران است.
این روز نه فقط برای افراد، بلکه برای جامعه نیز مهم است، زیرا جامعه ای عاری از منیت های سمی بهتر از جامعه پر از منیت های سمی، رشد می کند.
روز جهانی آگاهی از خود در سال ۲۰۱۸برای کمک به افرادی که از یک مورد پیشرفته خودپرستی رنج می برند، ایجاد شد تا یاد بگیرند که با مردم اطراف خود با فروتنی بیشتری برخورد کنند.
افسانه نارسیس ( نرگس) چه بود؟
روزی نارسیس خم شد تا از آب زلال برکه ای در میان جنگل آب بنوشد که ناگهان تصویر خود را در آب دید و بی درنگ دلباخته خود شد. هنگامی که نارسیس عاشق تصویر خود در آب برکه شد، به اشتباه آن را بدنی واقعی فرض کرد و نفهمید که آن بازتابی از بدن خودش است. تمام تلاش ها برای صحبت کردن با تصویر غیرقابل دسترس در چشمه، نارسیس را دلسرد و پر از ناامیدی کرد.
نارسیس پیوسته بر آبگیر خم می شد و تا مدت ها به زیبایی خویش خیره می گشت. او هرگز نمی توانست از کنار برکه کنار رود و آنقدر در کنار آب به تصویر خود خیره گشت تا در سودای عشق بی کران خود نسبت به خویش، جان سپرد. (و در روایتی برای به دست آوردن تصویر خود در آب پرید و غرق شد.)
دلدادگان نارسیس در جستجوی او گشتند تا جسدش را بیابند و آن را به خاک بسپارند ولی آن را نیافتند. در جایی که او ناپدید شده بود گلی نو و زیبا روییده بود که همچنان به تصویر خویش در آب خیره و نگران بود. آنها برای یادبود آرامگاه جاوید او، این گل را به نام و یاد او “نارسیس” یا “نرگس” نامیدند.
بر همین اساس، اسطوره ها گل نرگس را که در کنار رودخانه ها می روید و با شکلی چشم گونه به تصویر خود در آب خیره شده است، یادگار او می دانند.
تو چی فکر می کنی؟