آن زمان که روزهای تو ره بِدانجا نمی برند که باید. وقتی که حجاب ابرهای انبوه، آسمان را نهان می دارد. و راه که بر آن گام نهاده ای دشوار می گردد و ناهموار. باری، صبور باش. و چون آن که بر آن می کوشی برنمی دهد. هنگامی که گرفتگی پیشانی بر گشادگی لب فزونی می یابد. و آن لحظه که می پنداری همه چیز فرو می پاشد آری ،صبور باش. نومیدی اگر گاه به دل نشیند، چه باک دست از طلب نباید داشت که خورشید همواره در آسمان است، پیوسته در جایی می درخشد. دست فراز آر، به جان بکوش پرده های ابر به در و پیوسته به خاطر نگهدار : هر روز به تمامی فرصتی دیگر است. تنها بردباری پیشه کن به اطمینان که بخت همواره یار تو خواهد بود.
کولین مک کارتی
تو چی فکر می کنی؟