• نام های پسرانه اصیل پارسی به همراه معنی (ب)

    نام های پسرانه اصیل پارسی به همراه معنی (ب)

    باربُد: بزرگی و منزلت، نام نوازنده نامدار دربار خسروپرویز پادشاه ساسانی. (اَعلام) پرده دار بابک: (فارسی، اوستایی، پهلوی، کردی) (تاریخی و کهن) پدر، استوار، امین، پرورنده، پرورنده و پدر را گویند. خطاب فرزند به پدر از روی مهربانی، پدر جان. پدر اردشیر بابکان، نام دلاور پارسی که از سوی اردوان فرمانروای اصطخر بود. نام موبدی…

    ادامه مطلب

  • نام های پسرانه اصیل پارسی به همراه معنی (آ)

    نام های پسرانه اصیل پارسی به همراه معنی (آ)

    آبان: (دختر، پسر) (پهلوی) ماه هشتم از سال خورشیدی. نام فرشته نگهبان آب، آبها. (در گاه شماری) (در قدیم) نام روز دهم از هر ماه خورشیدی، (در آیین زرتشتی)  آبستا: (پهلوی) اوستا، اساس بنیاد اصل، کتاب مقدس زرتشتیان آتروپات: (پهلوی، اوستایی) تروپات یا آتورپات (به معنی آذربد یا نگهبان آتش) ساتراپ ماد، فرمانده نیروهای ماد…

    ادامه مطلب

  • نام های دخترانه اصیل پارسی به همراه معنی (و، ه، ی)

    نام های دخترانه اصیل پارسی به همراه معنی (و، ه، ی)

    نام های دخترانه اصیل پارسی به همراه معنی (و) وانیا: (فارسی، عربی) هدیه با شکوه خداوند، (عربی) ملایم، آهسته (نسیم) وُستا: (دختر، پسر) (اوستایی، فارسی) دانش، کتاب مقدس زردشتیان ویانا: (پهلوی، اوستایی) فرزانگی، دانایی، خردمندی، بخردی ویدا: پیدا، هویدا، ظاهر، آشکار، یابنده، جوینده، پیدا و هویدا و ظاهر ویریا: در زبان لکی از دوبخش ویر و…

    ادامه مطلب

  • نام های دخترانه اصیل پارسی به همراه معنی (ن)

    نام های دخترانه اصیل پارسی به همراه معنی (ن)

    نارگل: گل سرخ انار نارون: (ناروان) (تاریخی و کهن) درختی است بغایت خوش اندام و پربرگ و سایه دار، خوش سایه. سایه خوش(دهخدا) یک سرده از تیره نارونیان است که برگریز یا نیمه برگریز هستند. این گونه ابتدا در دوره میوسن در حدود ۲۰ میلیون سال پیش، در جایی که امروزه آسیای مرکزی قرار دارد…

    ادامه مطلب

  • نام های دخترانه اصیل پارسی به همراه معنی (ل و م)

    نام های دخترانه اصیل پارسی به همراه معنی (ل و م)

    نام های دخترانه اصیل پارسی به همراه معنی (ل )  لادن: گل زینتی، گل زینتی به رنگ زرد، قرمز یا نارنجی، گیاه این گل که علفی یا پایا و رونده یا بالارونده است و گل و برگ آن مصرف دارویی دارد، نوعی صمغ گیاهی معطر، (در شاهنامه) نام محلی که گودرز و طوس با پیران…

    ادامه مطلب