-
نام های پسرانه اصیل پارسی به همراه معنی (پ)
پادرا: سرزمین باشکوه، [پاد به معنی سرزمین و «را» در اوستایی به معنی شکوه و درخشش و روشنایی است] در مجموع سرزمین باشکوه، نگهبان آتش، مرکب از پاد به معنی نگهبانی و محافظت + را به معنی نور و روشنایی پارسا: عارف، دانشمند، پرهیزگار، زاهد، متقی، متدین، مقدس، مؤمن، صالح، عفیف پارسان: منسوب به پارس، پارسی،…
-
نام های پسرانه اصیل پارسی به همراه معنی (گ)
گِراهون: دلير بزرگ، نام دلاوری زابلی در سپاه گرشاسپ پادشاه کیانی که به عنوان والی مكران منصوب و در اين منطقه به امور كشور داری مشغول می گردد. روستایی در استان هرمزگان گرسیوز: دارنده ی استقامت و پایداری اندک، پسر پشنگ و برادر افراسیاب تورانی و از سرداران سپاه وی که او را به کشتن…
-
اسامی پسرانه اصیل پارسی به همراه معنی (ج)
جابان: امیری که پوراندخت پادشاه عجم او را با سپاهی عظیم به جنگ سپاه عرب فرستاد، نام سردار پارسی در سده دوم یزدگردی جاماسپ: (اوستایی، پهلوی)از شخصیت های شاهنامه، نام خردمندی پارسی، وزیر و راهنمای لهراسپ و گشتاسپ پادشاهان کیانی، در سنت زردشتیان جاماسب از خاندان هوگوه و برادر فرشوشتر بود و هر دو برادر وزیر…
-
نام های پسرانه اصیل پارسی به همراه معنی (چ)
(معنی نام ها اقتباس از دیکشنری آنلاین آبادیس می باشد) چکاد: جلو سر، پیش سر، میان سر، تارک، بالای پیشانی، سرچکاد، سرکوه، بالای کوه، قله، بالای سر، سپر چهرآذر: دارای چهرهای چون آتش چهرآزاد: نام جد اسپهبد بختیار پسر پادشاه فیروز ساسانی چیلان: عناب
-
نام های پسرانه اصیل پارسی به همراه معنی (ک)
کارن: شجاع و دلیر، نام فرزند کاوه آهنگر، جنگجو، (= قارِن)، نام سردار لشکر مهرداد شاهزاده اشکانی که علیه اشک بیستم (گودرز) قیام کرد. کامبوزیا: کمبوجیه، نام پسر کوروش پادشاه هخامنشی کامبیز: نام پسر کوروش پادشاه هخامنشی، صورت دیگری از کمبوجیه که در زبان فرانسه کامبیز شده و مجدداً وارد فارسی شده است کامجو: جوینده…