-
نام های پسرانه اصیل پارسی به همراه معنی (ش)
شاه برزین: نام شخصی در وندیدا (بخشی از اوستا) شاه بهرام: نام بهرام گور پادشاه ساسانی و همچنین پادشاه کشمیر شاپور: (شاه پور) پسر شاه، شاهزاده، نام چند پهلوان پارسی، شاپور: پسر نستوه و نوه گودرز که در جنگ نوذر با افراسیاب کشته شد. از پهلوانان روزگار قباد ساسانی، معروف به شاپور رازی. از سرداران…
-
نامهای پسرانه اصیل پارسی به همراه معنی (ژ)
ژاماسب: جاماسب، نام برادر قباد شاهنشاه ساسانی و فرزند فیروز (پیروز)، نام شوهر پورچیستا جوانترین دختر زرتشت، به معنی دارای اسب درخشان. جاماسب در ادبیات ایران و عرب به لقب فرزانه و حکیم خوانده شده و پیش گویی هایی به او نسبت داده اند که ذکر آنها در رساله ی پهلوی «یادگار زریران»، «گشتاسب نامه…
-
نام های پسرانه اصیل پارسی به همراه معنی (ز)
زادان: محل تولید( زا=زایش، دان= جا، مکان) زاد و ولد، مولد زادان فرخ: ایرانی که سمت ریاست دفتر و حسابداری در آمد را در دیوان محاسبات اسلامی بعد از اسلام، داشت. زال: سفیدمو، نام پهلوان افسانه ای ایران، از شخصیت های شاهنامه، پسر سام و پدر رستم که به وسیله ی سیمرغ پرورش یافت. زامیاد:…
-
نام پسرانه اصیل پارسی به همراه معنی (ر)
راتین: رادترین، بخشنده ترین، دادگر و بخشنده ترین، نام یکی از سرداران اردشیر دوم پادشاه ساسانی، صمغی است که روئین سازان بدان ظرف را پیوند کنند(دهخدا) راد: جوانمرد، آزاده، دانا، حکیم، بخشنده، سخاوتمند، خردمند، دلاور، دلیر، شجاع، دانشمند، فاضل رادان: منسوب به راد، جوانمرد، آزاده، بخشنده، سخاوتمند، خردمند، دانا، (اَعلام) نام دهی در شهرستان اصفهان،…
-
نام های پسرانه اصیل پارسی به همراه معنی (س)
ساتیار: (اوستایی) سادیار، یار صاف و ساده. نام یکی از سرداران داریوش ساسان: کسی که از مال و منال دنیا می گذرد، درویش، زاهد، پسر بهمن و نوه ی اسفندیار، جدّ اردشیر بابکان، سرپرست آتشکده استخر در فارس، سر سلسله ساسانیان سالار: پیر. ریش سفید. صاحب سال، سردار سپاه، فرمانده لشکر، بزرگ، حاکم، شاه، رهبر، والی،…