-
داستان همیشگی عروس و مادر شوهر
عروس و مادر شوهری با هم اختلاف داشتند و هر روز به خاطر موضوعی با هم دعوا می کردند. یک روز عروس تصمیم گرفت از شرّ مادر شوهر خود خلاص شود. با همین نیت پیش حکیمی رفت تا از او سَمّی برای کشتن مادر شوهر خود بگیرد. حکیم که حرفهای عروس را شنید به او…
-
تو برای مشکلاتت چگونه راه حل پیدا می کنی؟
پدر در حال رد شدن از کنار اتاق خواب پسرش بودکه با تعجب دید تختخواب اوکاملاً مرتب و همه چیز جمع و جور شده است. یک پاکت هم روی بالش گذاشته شده و رویش نوشته بود: برای پدر پاکت را باز کرد و با دستان لرزان نامه را خواند. من با او رفتم! به خاطر…
-
خارپُشت ها
در عصر یخبندان بسیاری از حیوانات یخ زدند و مُردند. میگویند خارپشت ها وخامت اوضاع را دریافتند. تصمیم گرفتند دور هم جمع شوند و بدین ترتیب همدیگر را حفظ کنند. وقتی نزدیکتر به هم بودند گرمتر میشدند ولی خارهایشان یکدیگر را زخمی میکرد. به همین خاطر تصمیم گرفتند از هم دور شوند. ولی بسیاری از…