در ایران، طلاق بر اساس ماده ۱۱۳۳ (قانون) که تاکید میکند: «مرد میتواند هر وقت که بخواهد زن خود را طلاق دهد»، به اراده و خواست مرد صورت میگیرد. زن تنها در موارد خاصی میتواند از دادگاه درخواست طلاق کند، این قانون از فقه امامیه برگرفته شده است.
اما در عقدنامه یا همان دفترچههای ازدواج دارای بندهایی هستند که به زن این اجازه را می دهد که در دادگاههای خانواده حاضر شده و تقاضای طلاق نماید.
در بند «ب» دفترچههای ازدواج، زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل غیر میدهد که زن در صورت تحقق شرایطی، از ناحیه مرد وکیل است خودش شخصاً یا با انتخاب فرد دیگری به عنوان وکیل به دادگاه مراجعه کرده و پس از اثبات ادعا، درخواست طلاق کند.
شروط ضمن عقد نکاح شامل ۱۲ شرط است که به آن شروط دوازده گانه عقد نکاح میگویند. این شروط عبارتند از :
- در صورت خودداری شوهر از دادن نفقه (خرجی زن) و انجام سایر حقوق واجب زن به مدت ۶ ماه، زن میتواند از دادگاه تقاضای صدور طلاق کند.
- دومین شرط ذکر شده در عقدنامه که به زن اجازه طلاق میدهد، بدرفتاری زوج است به حدی که ادامه زندگی را برای زوجه غیر قابل تحمل کند.
- سومین شرط، بیماری خطرناک غیر قابل درمان مرد است. در حدی که سلامت زن را به خطر اندازد.
- شرط چهارم دیوانه بودن مرد است. در زمانی که امکان فسخ وجود ندارد.
- پنجمین شرط مندرج در عقدنامه، اشتغال مرد به کاری است که به حیثیت و آبروی زن و مصالح خانوادگی او لطمه بزند در این صورت زن میتواند تقاضای طلاق کند.
- محکومیت شوهر به مجازات ۵ سال حبس یا بیشتر، یا به جزای نقدی که بر اثر ناتوانی از پرداخت، منجر به ۵ سال بازداشت شود. یا به حبس و جزای نقدی که مجموعاً منتهی به ۵ سال بازداشت یا بیشتر شود و حکم مجازات در حال اجرا باشد.
- ابتلاء زوج به هر گونه اعتیاد مضری که به تشخیص دادگاه به اساس زندگی خانوادگی خللی وارد آورد و ادامه زندگی را برای زوجه دشوار کند. مانند اعتیادی که منجر به بیکاری مرد، فروش اثاثیه منزل و وارد نمودن ضرر به سلامت جسمی و روحی زن و فرزند شود.
- چنانچه زوج زندگی خانوادگی را بدون عذر موجه ترک کند یا اینکه ۶ ماه متوالی بدون عذر موجه غیبت کند، زن میتواند با مراجعه به دادگاه و بدون حضور شوهر طلاق خود را ثبت کند.
- مورد نهم، محکومیت قطعی زوج بر اثر ارتکاب به جرم و اجرای هر گونه مجازات اعم از حد و تعزیر است که مغایر با حیثیت و شئون خانوادگی زن باشد. تشخیص این امر نیز با توجه به وضع و موقیعت زن و عرف و موازین دیگر با دادگاه است.
- دهمین شرط از شروط دوازده گانه عقد نکاح، بچهدار نشدن مرد پس از گذشت۵ سال از زندگی مشترک به جهت عقیم بودن یا عوارض جسمی دیگر است که در این صورت زن میتواند تقاضای طلاق کند.
- همچنین چنانچه زوج مفقودالاثر شود و ظرف ۶ ماه پس از مراجعه زوجه به دادگاه پیدا نشود نیز دادگاه حکم طلاق را صادر میکند.
- آخرین شرطی که زوج در عقدنامه آن را امضا می کند و اختیار طلاق را به همسرش میدهد، ازدواج مجدد مرد بدون اجازه همسر است که در صورت وقوع این مورد، زن حق طلاق را از مرد میگیرد.
زن علاوه بر شرایط مندرج در قباله ازدواج میتواند حق سکونت که اختیار تعیین محل سکونت را به زن واگذار میکند. حق تحصیل و حق اشتغال یا هر شرطی که مخالف اقتضای عقد نکاح نباشد را در سند ازدواج خود با توافق شوهر درج کند.
با تحقق یکی از شرایط نوشته شده در عقدنامه و اثبات آن در دادگاه، زن میتواند با استفاده از وکالت ضمن عقد با مراجعه به دادگاه خانواده و طی تشریفات قانونی نسبت به اجرای طلاق اقدام کند.
در مواردی که زن و مرد، بر حق طلاق زن بدون هیچ پیششرطی، رضایت دارند. مرد باید در دفاتر اسناد رسمی اجازه طلاق را به زن بدهد.تنها در این صورت است که زن هر زمانی و فارغ از هر پیششرطی میتواند از دادگاه تقاضای طلاق کند.
در پایان قابل ذکر است که در بند «الف» این عقد نامهها آمده است:
هرگاه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و طبق تشخیص دادگاه تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار وی نباشد، زوج موظف است تا نصف دارایی موجود خود را که در ایام زناشویی با او به دست آورده است طبق نظر دادگاه بلاعوض به زوجه منتقل کند.
منابع:
وبسایت: دفتر وکالت و مشاوره دادگران حامی
وبسایت: موسسه حقوقی هوشمند داد نیک
وبسایت: وکلای پارسای
تو چی فکر می کنی؟