تابش: تابیدن، درخشش، روشنایی و گرمی آفتاب یا آتش، فروغ، پرتو، (اسم مصدر از تابیدن)، عمل تابیدن، شعاع هایی که از منبع تابنده پراکنده می شود، نور، روشنی
تبرزین: سلاح، تبری را گویند که سپاهیان بر پهلوی زین بندند(دهخدا). مانند آن تبر را حالا هم درویش ها دارند به همان اسم.
تیشتر(تِشتر) : (پهلوی) تیشتَر یا تیشتره در اوستا یا تشتر یا تیر، ایزد و ستاره باران دانسته شدهاست. ستاره مظهر او شبآهنگ است. هرسال پس از چیرگی بر اپوش (اَپَوشَه)، دیو خشکسالی، مخزن باران در دریای فراخ کرت را باز میکند.تیشتر شخصیتی است که با باران در ارتباط است، اما این خدا فاقد شخصیت دوگانگی میباشد. نام یکی ازایزدان، فرشته باران، فرشته موکل باران، سیزدهمین روز هر ماه خورشیدی، نام میکائیل، ستاره ای پر نور در صورت فلکی سگ بزرگ، نام ستاره تیر.
تَخشا: (پهلوی، اوستائی) کوشنده، کوشا، ساعی، غیور، با همت. (در هندی باستانی) قوه، نیرو کوشنده
تَنسِر: نام موبد موبدان روزگار اردشیر بابکان، ظاهراً تنسر از اشراف زادگان اشکانی بود اما او به عقاید نوافلاطونی و دیانت روی آورد. نام تنسر در منابع مختلف به اشکال گوناگون مانند، لوسر، دوسر و غیره آمده است. تنسر پس از ظهور اردشیر بابکان به او پیوست و سمت هیربدان هیربد که بالاترین مقام در میان هیربدان بود، را داشت.
تَهماسب: (= طهماسب) آخرین پادشاه سلسله پیشدادی، دارنده اسب فربه یا دارای اسب زورمند
تَهمتَن: دارنده تن نیرومند، لقب رستم پهلوان شاهنامه. تنومند، قوی جثه، نیرومند، در شاهنامه لقبِ رستم پهلوانِ داستانی شاهنامه
تهمین: شجاع، پهلوان، از القاب رستم پهلوان شاهنامه
تهمورس: (تهمورث) نیرومند، از شخصیت های شاهنامه، نام پسر هوشنگ پادشاه پیشدادی، ملقب به دیوبند
توانا: پرقدرت، توانمند، زورمند، قادر، قدرتمند، قوی، نیرومند، باقدرت، متنفذ، مقتدر
تور: نام دومین فرزند فریدون پادشاه پیشدادی، تبر هیزم شکنی را گویند. گیاهی باشد ترش مزه که آن را در آش ها کنند. (برهان)، تله، جال، دام، تار، تیره، سیر، گردش، گشت، سفر، سیاحت
تورج: تورج همان توراست. بر پایهٔ اسطورهها، پسر دوم از سه پسر فریدون بود که در جهانبخشی فریدون، کشور توران به او اختصاص یافت. تور با همدستی برادر بزرگترش سلم بر برادر کوچکتر یعنی ایرج شوریدند و او را کشتند. تور نخستین شاه و پدیدآورنده سرزمین توران بود. معنای واژه تور را در پارسی شغال نیز گفتهاند.دلیر و پهلوان،
توس: درختی بزرگ و جنگلی، نام پسر نوذر یکی از پهلوانان نامی ایران، نام قدیم ناحیه ای در شمال خراسان، کمابیش معادل شهرستان مشهد کنونی
تیران: نام پسر اردشیر سوم و نام چندین پادشاه از سلسله اشکانیان. تیران اول، بیست و هفتمین پادشاه از سلسله ی اشکانیان ارمنستان و پسر آرتاشش سوم بود. و تیران دوم سی و چهارمین پادشاه از سلسله ی اشکانیان ارمنستان و پسر خسرو دوم. نام مرکز شهرستان تیران و کَروَن در استان اصفهان
تیرداد: زاده شده در تیر ماه. (اَعلام) نام سه تن از شاهان اشکانی، تیرداد اول که به تحکیم قدرت دولت جوان اشکانی پرداخت و در برابر تهاجم سلوکیان مقاومت کرد. تیرداد دوم جانشین فرهاد چهارم، که با بازگشت او، به سوریه گریخت و به امپراتور روم پناهنده شد. تیرداد سوم، دست نشانده ی امپراتور روم، که با حمله اردوان سوم به سوریه گریخت، اشک دوم پادشاه اشکانی، و نیز نام پادشاه ارمنستان برادر ولگاش (بلاش) اول، پادشاه پارت
تو چی فکر می کنی؟