تقویم تاریخ
|
برای خرید از آمازون،روی لینک بزنید
پربیننده
-
پدر در حال رد شدن از کنار اتاق خواب پسرش بودکه با تعجب دید تختخواب اوکاملاً مرتب و همه چیز جمع و جور شده است. یک پاکت هم روی بالش گذاشته شده و رویش نوشته بود: برای پدر پاکت را باز کرد و با دستان لرزان نامه را خواند. من با او رفتم! به خاطر…
-
در عصر یخبندان بسیاری از حیوانات یخ زدند و مُردند. میگویند خارپشت ها وخامت اوضاع را دریافتند. تصمیم گرفتند دور هم جمع شوند و بدین ترتیب همدیگر را حفظ کنند. وقتی نزدیکتر به هم بودند گرمتر میشدند ولی خارهایشان یکدیگر را زخمی میکرد. به همین خاطر تصمیم گرفتند از هم دور شوند. ولی بسیاری از…
-
سعی کن در زندگی با همه به یک صورت رفتار نکنی چون در میان انسان ها دیو صفتانی هستند که میخواهند از هر مسئله کوچک بر ضدّ تو استفاده کنند. من در دریای عظیم زندگی شناور و سرگردان بودم. تنها و درمانده. دستانم را به سوی آسمان بلند کرده و کمک می خواستم اما گویی…
-
با سکوتی مملو از غم، دامنی پر گل تقدیم می دارم. قصه دلدادگی بر زبان می آورم در این سکوت درد بار. قصّه هایی از غصّه پر درد فاصله ها، جدایی ها. از تازیانه های آمال و آرزوها! چه بسا بر تو تقدیم دارم این قصه را و بر تو است که این میراث برای…