دست هایت را رها کن در اعتماد دست های من فریاد می کنیم با هم پرواز را نگاه می کنیم با هم از پشت نیم پرده تردید آنجا در زیر قطره های آب دری به وسعت دریا گشوده است آنجا که خواب نیست خیال نیست و هیچ ماهی سرخی میان تنگ آب نیست وقتی که عطرها، رنگ ها، صداها در سیاه صامت نیست فریاد می کنیم باهم پرواز را
تو چی فکر می کنی؟